web 2.0

۱۰/۰۱/۱۳۸۹

صبر کنید هنوز مانده ...

نمی دونم چرا قضیه هدفمند کردن یارانه ها من را یاد این لطیفه می اندازد :

« سه دوست در هتلی 150 طبقه و درست در بالاترین طبقه آن اتاقی گرفته بودند . یک روز این سه دوست بعد از خوردن شام در رستوران هتل که در طبقه همکف واقع شده بود تصمیم گرفتن به اتاقشان برگردند . از قضا آن روز اسانسور هتل خراب شده بود و انها باید با پای پیاده و از طریق پله ها به اتاقشان بر می گشتند . در نتیجه تصمیم گرفتن برای اینکه کمی از خستگی شان در طول مسیر کاسته شود ، هر کدام به نوبت تا 50 طبقه خاطراتی از زندگی خودش را برای دیگران تعریف کند . نفر اول خاطراتی خوش از دوران سربازی خود را برای 2 نفر دیگه تعریف کرد تا به طبقه 50 رسیدند . نفر بعدی نیز از خاطرات خود از سفر های عجیب و غریبی که داشته برای بقیه سخن گفت تا به طبقه 100 ام رسیدند و نوبت به نفر سوم رسید . نفر سوم با این موضوع که مادرش در موقع زایمان او مرد شروع کرد و آه ناله دو نفر دیگر را از همین ابتدای راه در آورد و در جواب به اعتراض آن دو که می گفتند کم کم داره گریه ما در می آد گفت " صبر کنید هنوز مانده ... " و اینطور ادامه داد که پس از مدتی پدرم نیز مرد . و اینکه مدتی در زندان بوده و بسیار بدبختی های دیگر و در جواب اعتراض های پی در پی دوستانش مرتب می گفت " صبر کنید هنوز مانده ... " بالاخره این سه پس از یک مدت طولانی به طبقه 150 ام رسیدند . و وقتی از نفر سوم کلید اتاق را مطالبه کردند به آنها گفت : من که گفتم هنوز بد بختی هام مانده ... ، خوب راستیتش من کلید ها را در رستوران جا گذاشتم ! »

خوب با توجه به اینکه هم اکنون یارانه ها به حساب ملت ریخته شده و با توجه به سخت گیری حکومت هنوز در نرخ اجناس تغییر چندانی حاصل نشده و همینطور هنوز قبض های جدید آب و برق و گاز و ... به دست مردم نرسیده ، شاید مردم هنوز آن طور که باید و شاید از عمق این مساله آگاهی پیدا نکرده باشند . اما همانطور که می دانید و از من می شنوید " صبر کنید هنوز مانده ... "

0 نظرات:

ارسال یک نظر

خوشحال می شوم نظرتون را راجع به این مطلب بدونم